فرصت های شغلی خود را ارزیابی کنیم
ما برای کسانی که فارغالتحصیل میشوند، توصیههای خیرخواهانه زیادی داریم. «برو و رویاهایت را دنبال کن! کاری را انجام بده که عاشقش هستی! دنیا را تغییر بده!». اوه! راستی! برای اینها باید پول داشته باشی! این توصیهها اشتباهند.
بهجای اینکه بهدنبال شغل رویاهایتان بگردید، این سوال را از خودتان بپرسید: «در آینده نزدیک چه کاری میتوانم انجام دهم که کمک کند تا به مرور زمان بتوانم کار مورد علاقهام را پیدا کنم که در آن مهارت دارم؟»
وقت آن رسیده که نگرش خود را تغییر دهید. بهجای آنکه سطح انتظارات خود را پایین بیاورید یا از رویاهایتان دست بکشید، افق دید خود را گسترده کنید. فشار این فرآیند را کمتر کنید و قبول کنید که در «هر شغلی» که مشغول به کار شوید، به هر حال چیزهایی یاد خواهید گرفت. فرصتها را ارزیابی کنید. نه بر اساس اینکه با اهداف بلندمدتتان «متناسب» هستند. فقط از خودتان بپرسید «آیا چیزی به من اضافه میکند که بعدا بهدردم بخورد یا نه؟»
سه معیار را در نظر بگیرید: آیا شغل مربوطه، یکی از این سه مورد را ارائه میدهد؟ تجربه، اعتبار یا درآمد.
تجربه
تمرکز کردن روی «بهترین» شغل یا شرکت، میتواند وسوسهانگیز باشد اما گاهی با کار کردن در هر شرکت یا شغلی، میتوانید کلی چیز یاد بگیرید. از خودتان بپرسید: «دوست دارم چه چیزهایی یاد بگیرم؟»
اعتبار
البته در بعضی حوزهها، پرستیژ مهم است. مثلا برای کسی که میخواهد در عرصه بازاریابی و مدیریت برند، حرفی برای گفتن داشته باشد، قطعا کار کردن در شرکتی مثل «P&G»، در هر جایگاهی، یک موفقیت بزرگ است. اگر بهدنبال اعتبار هستید، پس کار کردن در یک شرکت معتبر، به نفعتان خواهد بود.
درآمد
هرگز قدرت درآمد را دستکم نگیرید. تقریبا تمام کسانی که میشناسم، یک زمانی گارسون بودهاند، در کافیشاپها کار کرده یا کارآموزی کردهاند، آنهم با درآمدهای کم. طی مدت زمانی که بهدنبال شغل «مناسب» هستید، هر کاری که از دستتان برمیآید انجام دهید که درآمد داشته باشید.
تجدید مهارتها
کارکنان با هر سن و سالی اگر بخواهند ارتقا پیدا کنند، باید دائما در حال یادگیری مهارتهای جدید باشند. تجدید و کسب مهارتها برای همه سنین، مهم است اما برای کسانی که تازه فارغالتحصیل شدهاند، حیاتی است.
با این اوصاف، فارغالتحصیلان جوان چه باید بکنند؟ ابتدا به مهارتهایی که الان دارید و شغلی که ۱۸ ماه بعد میخواهید داشته باشید فکر کنید. سپس:
امهارتهای نرم کلیدی را شناسایی کنید، چه آنهایی که دارید و چه آنهایی که نیاز دارید. سپس ببینید کجاها شکاف وجود دارد و برای پر کردن آن شکافها، اهداف یادگیری برای خودتان را تعیین کنید.
آن دسته از مهارتهای فنیای که دارید و تقاضا برایشان زیاد خواهد ماند را شناسایی کنید، مثل تحلیل دادهها، سپس مسیر خود را بر اساس این مهارتها بسازید.
روی مهارتهای همراه تمرکز کنید، یعنی مهارتهایی که همیشه به کارتان میآیند، صرفنظر از حوزه کاری و جایگاهتان.
یک لیست از یادگیریهای گذشته و آیندهتان تهیه کنید. این کمک میکند که بتوانید در مصاحبهها و در حین انجام کار، بهتر از مهارتهایتان صحبت کنید.
آموزهها را کشف، غربال و استفاده کنید. از تکنولوژی به صورت بهینه استفاده کنید تا مطالب مورد نظرتان را پیدا کنید و مهارتهای موردنیازتان را شناسایی کنید.
از همان روز اول، خودتان را برای تصمیمگیری آماده کنید. خود-راهبری و استقلالعمل را هم در حین یادگیری و هم در حین کار، یاد بگیرید.
خیلی از فارغالتحصیلان، محل کار آینده خود را بر این اساس انتخاب میکنند که بتوانند در حین کار، یاد بگیرند و رشد کنند.
بنابراین کارفرمایانی که اهل پیشرفت هستند هم میتوانند از این فرصت استفاده کنند:
بدانید که همین حالا، کارفرمایانی هستند که افراد تازه فارغالتحصیل را جذب میکنند و به آنها فرصت رهبری، یادگیری و رشد در حین کار را میدهند و تعداد این کارفرمایان رو به افزایش است.
بهجای کنترل یادگیری، کاری کنید که یادگیری آسان شود و سرعت بگیرد. منابع با کیفیت را در اختیار نیروهای جدید بگذارید.
کارکنان خود را تشویق کنید که از همکاران خود یاد بگیرند. برای یادگیری، حتما لازم نیست کلاس تشکیل شود.
کنجکاوی و یادگیری باید یکی از معیارهای انتخاب نیرو باشد. در مصاحبه از متقاضی بپرسید که طی هفته یا ماه گذشته، چه چیزهایی یاد گرفته است.
محیطی فراهم کنید که کارکنان بهراحتی یاد بگیرند و یادگیری، جزئی از روند کارشان باشد. یادگیری باید به یک عادت روزانه تبدیل شود.
بدانید که تجدید و ارتقای مهارتهای نیروهای فعلی، بسیار کارآمدتر از جذب نیروی جدید است. طبق تحقیقات، هزینه تجدید مهارتها بسیار کمتر است.