کیمیاگری مدرن با مهارت
از قدیم الایام فلزات نادر و گرانبها بعنوان یکی از منشاء های سه گانه قدرت ( ۱-Resource scarcity کمیابی منابع، ۲-Organizational authority اختیار سازمانی، ۳-Being in the center of power قرار گرفتن در کانون قدرت) مورد توجه عموم مردم بودند.
کمیابی فلز طلا (Gold)در طبیعت به علاوه سهولت ضرب و ریخته گری آن، تمامی استعدادهای تبدیل شدن این فلز را به یک معیار بین المللی به منظور داد و ستد داشت و لذا برخورداری از این ویژگی ها کافی بود تا طلا بعنوان یک ارز بین المللی مسکوک شود و مورد استقبال واقع گردد.
کمیابی معادن و منابع طلا در برابر سایر فلزات مانند آهن، روی، مس از گذشته های دور ، دانشمندان و محققان را برا آن داشت تا با ذوب، ترکیب و تغییراتی در این فلزات در اندیشه تبدیل آنها به طلا برآیند، در حقیقت در گذشته، کیمیا (Alchemy) به علمی اطلاق می گردید که در تلاش بود، فلزات بی ارزش و ارزان قیمت را به فلزات قیمتی و بلاخص طلا تبدیل کند و اینگونه بود که داستان کیمیاگری از مصر باستان آغاز شد و در قرن چهار و پنج هجری با پژوهش و تحقیق دانشمندانی مانند؛ «محمدابن ذکریای رازی» و «جابر ابن حیان» در سرزمین های اسلامی پیگیری و دنبال گردید.
ماهیت اصلی قصه کیمیاگری در حقیقت همان فرآیند ایجاد ارزش افزوده (Value Added) بر مواد خام و معدنی است که قرعه آن بنا بر ارزش زمانی و وجهه اعتبار فرامرزی طلا، بنام این فلز معدنی افتاد، بر همین مبنا امروزه کسب ثروت از راه ایجاد ارزش افزوده، بنحوی علم کیمیا تلقی می شود، دانشی که برای بنیانگزارانش ثروت و سود سرشاری به همراه خواهد داشت.
ایجاد ارزش افزوده بر منابع خام مادی اعم از مواد طبیعی،کانی ها، مواد غذایی، محصولات کشاورزی، با ابداع و ساخت محصولات جدید و قابل استفاده در زندگی روزمره به منظور دسترسی سهل الوصول انسانی و ارتقاء شاخص های رفاه در جامعه، یک منبع استراتژیک تولید ثروت محسوب می شود که بازدهی آن با توجه به مقبولیت و درجه نیاز به آن در جامعه، می تواند بسیار سریع و شگفت انگیز باشد.
معمولا در راس هرم ارزش افزوده سازی منابع مادی، یک مدیریت دانش بنیان (Knowledge management) و مبتکر قرار دارد،از نمونه بارز این موفقیت های شگرف و برق آسا در گذشته های نه چندان دور، ابداع یک مایع نوشیدنی جدید به نام «کوکاکولا» بود، فورمول کوکاکولا از ترکیب چند ماده ساده خوراکی مانند؛ آب و شکر و کافئین و کاز دی اکسید کربن بود که به سرعت مورد استقبال ذائقه عمومی قرار گرفت و در مدت کوتاهی توانست پس از آب و شیر بعنوان سومین نوشیدنی دنیا، صاحبان کارخانه های خود را در شمار ثروتمند ترین افراد جهان مطرح کند.
در قرن اخیر با پیشرفت فناوری و استفاده از تجهیزاتی مانند؛ ماشین حساب در عرصه های خصوصی و عمومی زندگی افراد، و به دنبال آن ورود رایانه ها که ترکیبی از فلز و نیمه هادی سیلیکون(Silicone) و پلاستیک در قالب سخت افزار و اعداد و ارقام و کدهای دستوری بعنوان نرم افزار، بودند، یک تجارت جدید از فرآیند ارزش افزوده بوجود آمد که سرازیر شدن سرمایه به جیب بنیان گذاران شرکتهای سازنده آنها را به دنبال داشت، بطوریکه از یُمن این کسب و کارهای پرسود علمی و تکنولوژیک، «بیل گیتس» موسس شرکت مایکرو سافت برای سالهای متمادی، عنوان ثروتمند ترین فرد دنیا را یدک می کشید و جانیشین شماره یک امروزی وی نیز «جف بزوس» از همین طریق و با تاسیس شرکت آمازون، بزرگترین فروشگاه اینترنتی جهان، به این جایگاه رسیده است.
مرز کیمیاگری مدرن و کسب ثروت از طریق ایجاد ارزش افزوده به منابع مادی و ترکیب و تلفیق و تراش و ساخت و ساز و بسته بندی آنها محدود نیست و بخش اعظم این دانش وابسته به مهارت، مدیریت، خلاقیت، نوآوری، ریسک پذیری و تصمیم گیری انسانها دارد که بدون شک تنها از طریق آموزش آنها محقق خواهد شد.
امروزه با اعمال آموزشهای علمی، دانش بنیان و بلاخص مهارتی، می توان فناوری فرآیند خلق ارزش افزوده در منابع انسانی را نیز بوجود آورد، با گذر انسان خام از تونل نظام آموزشی، دستهای ناتوان به بازوان توانمند تغیر ماهیت می دهند و از فکرهای بسته و منجمد، می توان خلاقیت و نوآوری و اندیشه های بکر و نوین تراوش داد،خروجی این سیستم نیروی کار علمی و عملی است که نهایتا می تواند، منجر به تولید ثروت شود، گنجینه ای بزرگ که کلید آن در دل فرآیند یک آموزش اصولی پنهان است و بدون شک از آن می توان به عنوان «کیمیاگری مدرن» یاد کرد.